گزارش (272)
اخبار اقتصادي (254)
راه كارها (195)
راه هاي حمايت از توليد ملي (193)
اسيب شناسي توليد ملي (192)
نقد و پيشنهادات (187)
اخبار و تازه ها (181)
كار حرفه اي (171)
بازاريابي (104)
بيانات بزرگان (90)
اقتصاد انرژي و اقتصاد كلان (84)
عمران و صنعت و معدن (66)
بانك و بيمه (50)
خودرو و بورس (49)
توليد ملي از نگاه قران و اسلام (48)
معرفي كالاي ايراني (27)
معرفي توليد كنندگان ايراني (6)
اخبار وبلاگ (5)
گزيده ي اخبار روز (4)
صفحات ثابت (1)
نوا و نما (0)
گاهنامه (0)
بدون موضوع (3)
ازتاریخ 1391/11/1 تا تاریخ 1391/11/7
ازتاریخ 1391/10/22 تا تاریخ 1391/10/28
ازتاریخ 1391/10/15 تا تاریخ 1391/10/21
ازتاریخ 1391/10/8 تا تاریخ 1391/10/14
ازتاریخ 1391/10/1 تا تاریخ 1391/10/7
ازتاریخ 1391/09/22 تا تاریخ 1391/09/28
ازتاریخ 1391/09/15 تا تاریخ 1391/09/21
ازتاریخ 1391/08/1 تا تاریخ 1391/08/7
ازتاریخ 1391/07/22 تا تاریخ 1391/07/28
ازتاریخ 1391/07/15 تا تاریخ 1391/07/21
ازتاریخ 1391/07/8 تا تاریخ 1391/07/14
ازتاریخ 1391/07/1 تا تاریخ 1391/07/7
ازتاریخ 1391/06/22 تا تاریخ 1391/06/28
ازتاریخ 1391/06/15 تا تاریخ 1391/06/21
استخدام شوم يا استارت ـ آپ راه بياندازم!؟
۶ روش براي پر كردن هر روز باك بنزين بدنتان!
۸ نكته براي انگيزش خود در كار و زندگي
اجازه ندهيد انتظاراتتان شما را فريب دهند
كاري را كه عاشقاش هستيد، انجام ندهيد
بانك توسعه صادراتمدل كسب و كار خود را تغيير ميدهد
شش چراغ قرمز در مسير خلاقيت
بهترين اطلاعات از پرسشهاي كوتاه بهدست ميآيند
تعداد بازدیدها :
تعداد نوشته ها :
تعداد نظرات :
بهترين اطلاعات از پرسشهاي كوتاه بهدست ميآيند
براي بهبود كيفيت اطلاعات دريافتي از يك مشتري، هيچ روشي بهتر از پرسيدن پرسشهاي كوتاه نيست. ما همه ميتوانيم زمانهاي بسياري را بهياد بياوريم كه روبروي يك مشتري نشسته بوديم تا كمكاش كنيم ـ و ميدانستيم كه ميتوانيم كمكاش كنيم؛ البته اگر اطلاعاتي دربارهي نيازها و اهدافاش به ما ميداد!
مشكل اين است كه بدون توجه به اينكه چه پرسشي را مطرح ميكنيم، پاسخ يكساني دريافت ميكنيم: يك “نميدانم” چاق و چله! (يا چيزي شبيه آن.) سپس اغلب ما بدون فكر كردن، به جامهي فروشندگي (و البته مشاورهي) خودمان درميآييم و شروع ميكنيم به تشريح همهي چيزهايي كه از ديد ما مشتري به آنها نياز دارد. متأسفانه وقتي زمان توافق بر سر فروش ـ يا جمعبندي اطلاعات دريافتي از افراد ـ فرا ميرسد، مشتري ناراضي است.
نویسنده: مارک هانتر؛ ترجمهی: علی نعمتی شهاب
برای بهبود کیفیت اطلاعات دریافتی از یک مشتری، هیچ روشی بهتر از پرسیدن پرسشهای کوتاه نیست. ما همه میتوانیم زمانهای بسیاری را بهیاد بیاوریم که روبروی یک مشتری نشسته بودیم تا کمکاش کنیم ـ و میدانستیم که میتوانیم کمکاش کنیم؛ البته اگر اطلاعاتی دربارهی نیازها و اهدافاش به ما میداد!
مشکل این است که بدون توجه به اینکه چه پرسشی را مطرح میکنیم، پاسخ یکسانی دریافت میکنیم: یک “نمیدانم” چاق و چله! (یا چیزی شبیه آن.) سپس اغلب ما بدون فکر کردن، به جامهی فروشندگی (و البته مشاورهی) خودمان درمیآییم و شروع میکنیم به تشریح همهی چیزهایی که از دید ما مشتری به آنها نیاز دارد. متأسفانه وقتی زمان توافق بر سر فروش ـ یا جمعبندی اطلاعات دریافتی از افراد ـ فرا میرسد، مشتری ناراضی است.
مشکل ما در تعامل با این نوع مشتریان این است که ما نیاز داریم تا روش بهتری را برای ترغیب آنها و مجبور کردنشان به فکر کردن دربارهی آنچه میخواهند یا نیاز دارند ـ و سپس انتقال این اطلاعات به خودمان ـ بیابیم.
پاسخ این مسئله؟ پرسشهای کوتاه. من باور دارم پرسشهای کوتاه برای شما پاسخهای بلندی را بههمراه خواهند داشت (در حالی که پرسشهای بلند، پاسخهای کوتاه را دریافت میکنند.) چیزی که اغلب اتفاق میافتد این است که ما در هنگام گفتگو با مشتری، سؤالهایی از آنها میپرسیم که مطمئنیم سادهاند؛ اما در حقیقت این سؤالات تنها برای ما سادهاند. برای کسی که با محصولات و خدمات ـ و در حالت کلیتر کار ما و اطلاعاتی که نیاز داریم ـ ناآشناست؛ پرسشهای ما پیچیدهاند.
برای مثال ما ممکن است سؤالی پرسیم که دو پاسخ متناقض دارد. در نتیجه پاسخ مشتری از آن چیزی که ما تنها به آن نیاز داریم منحرف میشود. و این موضوع باعث نگرانی مشتریان و بروز واکنشهایی مثل شانه بالا انداختن یا نگاههای متعجب به ما میشود.
چیزی که ما نیاز داریم پرسیدن سؤالهای کوتاه است. سادهترین شکل آنها، سؤالاتی مثل “چرا” و “چگونه” هستند. یا ممکن است این شکلی به نظر برسند: “میتوانید برای من مثالی بزنید؟” یا “میشود لطفا دوباره این موضوع را توضیح دهید؟”
هر چقدر سؤال کوتاهتر باشد؛ احتمال بیشتری میرود که پاسخ طولانیتری دریافت کنیم. گام بعدی پرسیدن سؤال کوتاه دیگری است که به سؤال قبلی مرتبط است. خوبی این روش این است که به مشتری اجازه میدهد همهی حرفهایاش را بزند. بدین ترتیب آنها در طول گفتگویشان با شما، نیازها و منافع مورد انتظار خود را برای شما بیان میکنند. آنها اهدافشان را به شما میگویند و همهی اطلاعاتی را که شما برای پاسخگویی به آنها به بهترین شکل ممکن به آنها نیاز دارید، در اختیار شما قرار میدهند.
وقتی از رویکرد پرسشهای کوتاه استفاده میکنید، تنها لازم است دو نکته را بهیاد داشته باشید. اول: از مشتری سؤال ساده و روشنی بپرسید که میدانید حتما به آن پاسخ میدهد. بعد از اینکه به سؤال شما جواب داد، رویکرد پرسشهای کوتاه را با پرسیدن اینکه “میتوانید مثال دیگری برای من بیان کنید؟” پی بگیرید. سپس کمی صبر کنید و به مشتری اجازه بدهید تا به شما اطلاعات بیشتری را بدهد. در اینجا گفتگو را با پرسشهای کوتاهی مثل: “چطور؟” یا “چرا؟” ادامه دهید. در واقع شما باید هر کاری را که میتوانید برای تشویق آنها به طولانیتر کردن گفتگو انجام دهید.
قانون دومی که باید بهیاد داشته باشید این است که بهصورت ثابت سؤالهای کوتاه یکسانی را نپرسید. اگر این کار را بکنید، مثل یک کودک ۳ ساله به نظر میرسید و نه یک فروشنده ـ یا مشاور ـ حرفهای (که خودتان او را میشناسید!) بهترین روش اجتناب از این اشتباه، انتخاب یک نکته از میان سخنان طرف مقابل و بررسی آن نکته تا جزییترین سطح ممکن است.
وقتی روی جزئیات مربوط به یک موضوع خاص تمرکز میکنید، مهارتهای گوش دادن خود و توان خود را برای تشخیص درست اطلاعات بهنمایش میگذارید. خوبی این رویکرد این است که اگر کار کند، مشتری اغلب اوقات همان چیزی را به شما میگوید که میخواهد و از شما هم در مورد ویژگیها و مزایای محصولات و خدمات شما خواهد پرسید.
پرسشهای کوتاه برای شما پاسخهای بلند را به ارمغان میآورند. پرسشهای طولانی، پاسخهای کوتاه را در پی دارند. شما اختیار دارید رویکرد منتخب خودتان را برگزینید؛ اما اگر میخواهید واقعا دربارهی نیازهای مشتری چیزی بفهمید، پرسیدن سؤالهای کوتاه شما را سریعتر به مقصد خواهد رساند.
رودستی که کالای ایرانی از ثبات نرخ ارز خورد
نقدینگی باید به سمت تولید روانه شود
حمایت از تولید ملی در جشنواره «زنان و تولید ملی»
آمپر نفت بالا زد/ وقتی نفت با اعتراضها علیه فیلم موهن همداستان میشود